اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان امير خسرو / غزليات - بخش سوم / شماره ٢٤٥: دلها به غمزه دزدي، چون خنده برگشايي

شماره ٢٤٥: دلها به غمزه دزدي، چون خنده برگشايي

دلها به غمزه دزدي، چون خنده برگشايي
جانها به عشوه سوزي، چون زلف را نمايي
دلها بري و گويي، من دلبري ندانم
بازي ز زلف بستان تعويذ دلربايي
هستم فتاده در غم برخاسته ز هستي
هيچ افتدت که گه گه در ديدن من آيي
گردد دل غمينم خون از براي جانان
زيرا که مي برآيد حال من از جدايي
خون شد ز گريه ديده، بفشان ز زلف گردي
تا ديده سرمه سازد از بهر روشنايي
چندين مگو که خسرو با من چه کار دارد؟
آخر تو روز عيدي، من بنده روستايي

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است