اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان رهي معيري / غزل ها / بي نصيب

بي نصيب

چو من به عشق گلي، کس به دهر خوار مباد!
به تيره روزي من، کس به روزگار مباد!
ز انتظار گلي، همچو غنچه تنگ دلم
که در بساط جهان، رسم انتظار مباد!
چها کشيد دلم از خلاف وعده او
که کس به وعده خوبان، اميدوار مباد!
ز رنگ و بوي جواني چه حاصلي بي دوست؟
مرا چو نيست گلي همنشين بهار مباد!
اگرچه رفت، غبارم به راه او برباد
ز گرد حادثه، بر دامنش غبار مباد!
دلم ز داغ جدايي، چو شمع ميسوزد
به داغ هجر عزيزان، کسي دچار مباد!
به روزگار نصيب رهي به جز غم نيست
به بي نصيبي ما،کس به روزگار مباد!

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است