اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان رهي معيري / غزل ها / خنده برق

خنده برق

سزاي چون تو گلي گرچه نيست خانه ما
بيا چو بوي گل امشب بآشيانه ما
تو اي ستاره خندان، کجا خبر داري؟
ز ناله سحر و گريه شبانه ما
چو بانگ رعد خروشان که پيچد اندر کوه
جهان پر است ز گلبانگ عاشقانه ما
نواي گرم ني، از فيض آتشين نفسي است
ز سوز سينه بود، گرمي ترانه ما
چنان ز خاطر اهل جهان فراموشيم
که سيل نيز نگيرد سراغ خانه ما
بخنده روئي دشمن مخور فريب، رهي
که برق، خنده زنان سوخت آشيانه ما

مردادماه ١٣٣١


جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است