اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / هفت اورنگ جامي / دفتراول ازسلسلة الذهب (جابلقا دادعليشاه و اصغر جانفدا) / در بيان سهر و بيخوابي که رکن چهارم ولايت و مقام ابدال است

در بيان سهر و بيخوابي که رکن چهارم ولايت و مقام ابدال است

خواب مرگ و حيات بيداريست
صلح مرگ از حيات بيزاريست
مي گريزي ز زخم نشتر مرگ
چه کني روي در برادر مرگ
خواب دزديست زندگاني کاه
نقد خود را ز دزد دار نگاه
مثلي روشن است بر که و مه
که سپردن به دزد کالا به
مگر اين دزد ازان بود بالا
که سپردن توان به او کالا
باشد اي کرده رو به راه طلب
نيم عمر تو روز و نيمي شب
شب تو چون همه گذشت به خواب
عر تو نيمه شد به وقت حساب
بر تو خواهي دراز گردد روز
چيزي از شب بدزد و بر وي دوز
في المثل گر شود ز عمر تو کم
روزي افتي ميان غصه و غم
صد شب از عمر خويش کم کردي
غم آن از غرور کم خوردي
قصد شبگير کن که بي شبگير
نيست اين راه انقطاع پذير
شبروان را ز ره بريدن شب
گر چه باشد هزار گونه تعب
چون به منزل شتر بخوابانند
آن زمان مدح شبروي خوانند
انما السائرون کل رواح
يحمدون السري لدي الاصباح

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است