اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان هلالي جغتايي / غزل ها / شماره ٦: از آن تنهايي ملک غريبي شد هوس ما را

شماره ٦: از آن تنهايي ملک غريبي شد هوس ما را

از آن تنهايي ملک غريبي شد هوس ما را
که روزي چند نشناسيم ما کس را و کس ما را
ز دست ما اگر پا بوس خوبان بر نمي آيد
همين دولت که: خاک پاي ايشانيم بس مارا
براه محمل جانان چنان بيخود نيم امشب
که هوش رفته باز آيد بفرياد جرس ما را
بآب چشم ما پرورده شد خار و خس کويش
ولي گلهاي حسرت ميدمد زان خار و خس ما را
گر از دل هر نفس اين آه عالم سوز برخيزد
کسي ديگر نخواهد ساخت با خود همنفس ما را
ز دست ما کشيدي طره و صد جا گره بستي
که کوته گردد و ديگر نباشد دسترس ما را
هلالي، روزگاري شد که دور از گلشن رويش
فلک دل تنگ ميدارد چو مرغان قفس ما را

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است