اینفو

  •  
  • کتابخانه فارسی / ديوان اوحدي مراغي / غزليات / شماره ٦٤٤: اي اوفتاده در غم عشقت ز پاي من

شماره ٦٤٤: اي اوفتاده در غم عشقت ز پاي من

اي اوفتاده در غم عشقت ز پاي من
گر دست اوفتاده نگيري تو، واي من!
ناي دلم مگير به چنگ جفا چنين
کز چنگ محنت تو ننالم چو ناي من
پشتم چو چنبر از غم و نيکوست ماجري
دل بسته ام در آن رسن مشک ساي من
گردن بسي بگشت، تن و دل به جاي بود
روي ترا بديدم و رفتم ز جاي من
دشمن لب تو بوسد و در آرزوي آن
کز دور بوسه مي دهمت، خاک پاي من
سگ بر در سراي تو گستاخ و من غريب
اي بنده سگان در آن سراي من
درد ترا به خلق چو گويم چو اوحدي؟
آن به که اعتماد کنم بر خداي من

جستجو در مطالب سایت

 

کلیه حقوق برای اینفو محفوظ است